ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
.. این روزها ..
میخندم...
دیگر تب هم ندااااااااارم.........
داغ هم نیستم... .
دیگربه یادتو هم.....نه.....نیستم.
سررررد شده ام....
سرررد سررررد
میترسم...
شاید دق کرده ام....
کسی چ میداند؟؟؟؟؟؟!
حرفهایی ناگفتنی دارم
دردهایی با وسعتِ دریا
قلبِ من با بودنت دلخوش
و تو از قلبِ من جدا بودی
توبرایم روزگاری قبل،
مومنم من ولی...خدا بودی
حیفِ آن شعرهای لیمویی
که میانِ تک تکِ آنها
تلخ میشد رفتنت آرام
و تو شیرینِ قصه ها بودی
من برایت کوه می کندم
قلبِ تو اما! مرا پس زد
بعدِ سالها نفیر و درد...
از برم رفتی و ماندحسرت
غصه ی فرهاد شیرین شد
ناله ی شبهاش بودی تو
گفتمت اهسته تر اما...
رفتی و نشنیده بودی تو...