اکنون که دارم این نامه را مینویسم

اکنون که دارم این نامه را مینویسم؛

دلم میخواست ، تو را در کنار خود بیابم نه در آغوش دیگران .

اکنون که دارم این نامه را مینویسم
با خود میگویم ، عشقش وفا ندارد ؛ دلی گوید برو و دلی گوید بمان ، نمیدانم به کدامین راه بروم .

اکنون که دارم این نامه را مینویسم

در ته دل لرزشی احساس میکنم ، این زنگ خطریست برای شکستی بی رحمانه.

ادامه این دل نوشته در ادامه مطلب....

اعتماد به نفس بیش از حد دخترا

دختره استاتوس گذاشته:

پسر بودن جرم نیست

بیماریــــــست!!

بیایید با آنها مهربان رفتار کنیم.
-----------------------------------------
خب یکی نیس به این دختر خانم بگه
آخه خانمی اگه ما پسرا نبودیم
که شرکت  ترشی یک و یک هم
شماروتحویل نمی گرفت
واقعا اعتماد به سقفش منو کشته

عشق چیست؟

این رو بدون که...

 عشق فرامو کردن نیست...بخشیدنه...

 دیدن نیست...احساس کردنه...

 جا زدن نیست...صبر کردنه...

 پس...

 چه دعایی کنمت بهتر از این...

 خنده ات از ته دل...

 گریه ات از سر شوق...

 

روانشناسی

اگرکسی بیش ازحد میخندد حتی به موضوعات خیلی ساده و معمولی؛او از درون به شدت اندوهگین است.
اگر کسی بیش از حد میخوابد او به شدت احساس تنهایی میکند.
اگر کسی کمتر حرف میزند و یا در زمان حرف زدن سریع صحبت میکند یعنی رازی برای پنهان کردن دارد
اگر کسی به طور غیر نورمال غذا میخورد از استرس و فشار زیاد رنج میبرد.
اگر کسی بسادگی میگرید فردی بیگناه و دل نازک است.
اگر کسی به سرعت عصبانی میشود حتی برای مسایل کوچک؛او عاشق شده است
به اطراف نگاه کن
همه را خواهی دید
بیایید دیگران را بفهمیم
(پدر علم روانشناسی؛زیگموند فروید)

یلدا مبارک

درودی به زیبایی نام اهورامزدا؛

به بزرگی فلات آریایی؛به زرینی برگهای اوستا

 به بزرگی تاریخ پارس و به گرمی آتش مقدس زرتشت

هدیه به تو که از نسل کوروش و داریوشی.

پیشاپیش جشن آریایی یلدا بر شما مبارک.

"ذکــــر دوستــــــ داشتن"

احتیـــاجی بـــه تسبیــــح نیستـــــ ...

♥دستــــانتـــــ ♥ را کـــه بـــه من بـدهـــــی

بـــــا انگشتــانتــــــ ،

"ذکــــر دوستــــــ داشتن"

میدهـــَــم !

خـــــ♥ــــــدای من

سیگار.....!!!

 هِـــــی تو؛تَـــــلخی این سیگـــــار شـــــیرین تر از دروغ های توست

.

.

 بعد از رفتنت

برای زندگیم برنامه های مرتبی چیدم
شب تا صبح بیدار
صبح تا شب سیگار.....

              

زمانه دستم را خواند....

قیافه حق به جانب من حتی به چشم کسی نیومده ولی سیمای او "...دنیا رو به اتش کشیده

می دونی چرا...

دلیلش نه بی عرضگی منه و نه نازشصت اون

  دلیلش بی غیرتی همونایی است که فرق بین راست و دروغ را نمی دانند

دلیلش بی گناهی اونیه که حالا داره جولان میده ودست اویزش همینه که بی گناهه و گناه من؛
اگر من حرفی زدم حالا پاش ایستادم

بگذار اون هم بایسته

هر کدام که دیرتر زمین خوردعشق هم مال اون؛ من برای شکست خوردن و شکست دادن نیومدم

"من فقط اومدم که بهت بگم فراموشم کن

اگه برات عادت شدم و نیستم اومدم که . . .