ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
آدم ها را می بخشم…
مثل بارون بهار . زار و زار گریه میکرد
لطفا برای ادامه داستان به ادامه مطلب بروید
مخل ثانیه ها و دقایقت شده ام
گذشته های قشنگت دوباره زنده شده
و در خیال خودم عشق سابقت شده ام
لیاقتیست تو را داشتن _ فرشته من _
دلم خوش است که این بار لایقت شده ام
برای رد شدن از رود تلخ خاطره ها
سوار شو ؛ بگذر تا که قایقت شده ام
و باز قایق دل را به سوی عشق بران
کنون که همدم باد موافقت شده ام
تو یادگار بهاری ؛ درون بوم دلم
تو دشت عاطفه ای و شقایقت شده ام
آهای دختر رویا ، آهای زندگی ام
ببین که آینه ای از علایقت شده ام
برای اینکه مرا حس کنی بصورت اشک
میان چشم تو ؛ همراه هق هقت شده ام
به دل نگیر گناه مرا الهه مهر
مرا ببخش که بد موقع عاشقت شده ام