کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیرود...
کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیرود...

دل بستـــــــــــن


هنـــــــــــــــوز هــــــــــــم


از بیــــــــــن کــــــــــارهــــــــای دنیـــــــــــــا


دل بستـــــــــــن بــــــــه دلــــــــــت


بیشتــــــــــــر بــــــــه دلـــــــــــم میچسبــــــــد . . .





خیانت....


در زنـــدگـــی بـــه هیـــچ کـــس خیـــانـــت نــکــــردم ،

جــز بـــه خـــــودم !

امیـــــد بــدســــت آوردن تـــــو خیـــــانـــــت بــــه دلـــــم بـــــود ...



هیچ کس...

هیچـــ کســ

ویرانی ام را حســـ نکرد


روز رفتنــــــــت را به خاطــــــــــر داری ؟

کفــــــش هایــــت را بغل کــــــــرده بــــودی . . .

مبـــــادا صدایـــــش گوش هایـــــم را آزار دهـــــــــد ! ! !

نـــــوک ِ پا ، نـــــوک ِ پا دور شــــدی

از همیـــــن گوشــــهـ کنــــار ...


سرزمین مجـــــــــــــازی...

سرزمین مجـــــــــــــازی

اینجا سرزمین مجازی من است در قلمرو من که پا میگذاری احترام بگذار

به تمام قانون های نانوشته اش به تمام ساکنین بی ساکنش

به تمام وجب به وجب خاک مجازیش اینجا که می آیی آرام و بی صدا

اگر می آیی همانطور آرام و بی صدا هم ترکش کن

از این سرزمین غریب و غم گرفته چیزی نصیبت نمی شود

اگر می آیی که خنجری باشی بر دل غم گرفته اش

نیامدنت را به بودن و حک شدن اسمت ترجیح می دهد

اینجا سرزمین من با تمام بدی ها و خوبیهایش آرامگاهی برای قلب خسته

و زخم خورده ی من است..

بگوشه ای پناه میبرم از دست دنیایی پر از ریاء و دروغ

شاید بهترین پناهگاه برای معصومیتم رواندازی از خاک باشد

که مرا بدور از هر گناهی نگه میدارد..

•••اینجا سرزمین مجازی من است در قلمرو من که پا میگذاری احترام بگذار •••

از ی جایی به بعد...!!


از یه جایی به بعد ...
مرض چک کردن موبایلت خوب میشه ،
حتی یه وقتایی یادت میره گوشی داری ، دیگه دلشوره نداری که گوشیتو جا بذاری یا اس ام اسی بی جواب بمونه .

از یه جایی به بعد ...
دیگه دوس نداری هیچ کس رو به خلوت خودت راه بدی حتی اگه تنهایی کلافه ات کرده باشه ،

از یه جایی به بعد ...
وقتی کسی بهت میگه دوستت دارم ، لبخند میزنی و ازش فاصله می گیری

از یه جایی به بعد ...
هر روز دلت برای یه آغوش امن تنگ میشه ، اما دیگه به هیچ آغوشی فکر نمی کنی .

از یه جایی به بعد ...
حرفی واسه گفتن نداری ، ساکت بودن رو به خیلی از حرفا ترجیح میدی و میری توی لاک خودت .

از یه جایی به بعد ...
از اینکه دوست داشته باشن می ترسی ، جای دوست داشته شدن ها توی تن و فکر و قلبت می سوزه

از یه جایی به بعد ...
فقط یه حس داری ، حس بی تفاوتی ، نه از دوست داشتن ها خوشحال میشی و نه از دوست نداشتن ها ناراحت .

از یه جایی به بعد ...
توی هیجان انگیز ترین لحظه ها فقط نگاه می کنی...


تازه میشی مثل من...



عجیب است...

عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !

بعد از چند روز به دوستی

بعد از چند ماه به همکاری

بعد از چند سال به همسایه ای ...

اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !

دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.

او که یگانه است و شایسته ...



اموزگار نیستم....

آموزگار نیستم
تا عشق را به تو بیاموزم
ماهیان نیازی به آموزگار ندارند
تا شنا کنند
پرندگان نیز آموزگاری نمی خواهند
تا به پرواز در آیند
شنا کن به تنهاییپرواز کن به تنهایی
عشق را دفتری نیست
بزرگترین عاشقان دنیا
خواندن نمی دانستند

کااااش میشد سرنوشت از سر نوشت....

کاش می شد باردیگر سرنوشت از سر نوشت

کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت

کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست با محبت

, با وفـــــــــــــــــا , با مهربانیها نوشت

کاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان

زندگانی بی غلط حتی نوشت

کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود کاین همه ای کاشها

بر دفتر دلهـــــــــــا نــــــــــوشت.....