ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
او میخندد و میگویم نخند........!!!!!
او می آید و میگویم نیا........!!!!
او گریه میکند و میگویم نکن................!!!!
میگوید عاشقتم.....میگویم لازم نکرده فقط برو......!!!!
با دلی خسته و شکسته می رود برای همیشه.....!!!!
ولی ای کاش میفهمید که تمام کلماتم از دوری او رنگ تضاد گرفته بود.....!!!!
به سلامتی کسی که عادت کردم به نبودنش،ولی بازم دلم بودنش رو میخواد....
سلامتی تنها ماه زندگیم که بعد رفتنش حتی شبام هم سوت و کور شده...
سلامتی مخاطبی که دیگه خاص نیست چون مال من نیست...!!!!
شب شد
لحظه ها را نقاشی باید کرد
در
دفتر
عشق
وقتی تو باشی
لب هایت هر ثانیه لمس خواهد شد
چشمهایت حلقه در چشمهایم
هیس
با قاب طلایی نگاهت
با من حرف بزن
بعد از سال ها دخترک کبریت فروش را دیدم!
بزرگو زیبا شده بود....
به او گفتم:کبریت هایت کو؟؟
میخواهم این سرزمین را به آتش بکشم!
خنده ی تلخی کرد و گفت:کبریت هایم را نخریدند...
سالهاست که خودم را میفروشم!
اکنون که ارغوان به تو نفروخت گل فروش
پیراهنی به رنگ گل ارغوان بپوش
از یاد بردن غم عالم؛ میسر است
اکنون که با شراب نشد شوکران بنوش
""فاضل نظری""