کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیرود...
کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

کلبـــــــ♥ـ♥ــــه عآشقـــــ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـ♥ـــآنها�...

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیرود...

می روم

می روم پشتِ سرم آب نپاشی یک وقت

کاسه ای نقره یِ مهتاب نپاشی یک وقت


خسته از بادِ خزان، خوابِ ابد می خواهم

عطرِ گُل سرزده در خواب نپاشی یک وقت


غرقِ نجوایِ سکوتم نشکن بغضم را

رویِ خاکم غزلی ناب نپاشی یک وقت


نوشدارویِ تو دیر آمده، آن را دیگر

رویِ زخمِ دلِ سهراب نپاشی یک وقت


بعد از این دلخوشِ تاریکیِ شبها هستم

نورِ شمعی به سرِ قاب نپاشی یک وقت


می روم دستِ خداحافظی ام را بفشار

اشکی از بدرقه بی تاب نپاشی یک وقت


بگذر از قافیه ها، آهِ جگرسوز نکش

سینه یِ سوخته ام را نخراشی یک وقت


وعده یِ ما به قیامت... نه که یادت برود

نه نیایی، نه نمانی، نه نباشی یک وقت


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد